اين سازنده تار و چنگ به اينکه معافيت از پرداخت ماليات، تنها امتيازي است که سازمان ميراث فرهنگي در اختيار او گذاشته، اشاره و بيان کرد: تنها امتياز اين است که معاونت صنايع دستي به ما پروانه توليد داده و معاف از ماليات شدهايم؛ جز اين، هيچ امکان ديگري به ما داده نشده؛ نه بيمهاي داريم و نه حقوق ثابتي.
عباسي در پاسخ به اين که قرار است صندوق کارآفريني اميد و معاونت صنايع دستي، 100 ميليون تومان وام در اختيار هنرمندان و توليدکنندگان بگذارد گفت: راستش را بخواهيد آن قدر شرايط گرفتن اين وام دشوار است که عطايش را به لقايش مي بخشم. خود من ميخواستم وام بگيرم گفتند بايد به دنبال کارشناس ما بيايي؛ او را با خود به کارگاه ببري و برگرداني؛ سند خانه و کارگاهت را بياوري علاوهبر اين دو نفر که يا جواز کسب دارند يا کارمند رسمي هستند، هر کدام يک فقره چک به مبلغ 120 ميليون تومان گرو بگذارند... من از کجا دو فقره چک 120 ميليوني بياورم!؟
به گفته اين هنرمند فعال در زمينه ساخت ساز، امروز جوانان، گيتار را بهجاي تار و سهتار انتخاب ميکنند و علت اين گزينش اين نيست که جوانان ايراني علاقهاي به موسيقي سنتي ندارند بلکه بهاين خاطر است که آنچه آنان در ماهواره و اينترنت ميبينند گيتار است نه تار و سهتار. چقدر سازهاي سنتيمان را تبليغ ميکنيم و نشان ميدهيم؟ بهتر نيست تلويزيون به عنوان رسانه ملي به نشان دادن تصوير سازهاي سنتي بپردازد تا نسل جديد سازهاي ايراني را بشناسد؟ از سوي ديگر من بچههايي را مي شناسم که کمانچه را ميشناسند اما پدر و مادر دلشان نميخواهد پسر يا دخترشان، تار و کمانچه بنوازد، آنها ترجيح مي دهند فرزندشان پيانو يا ويولن و گيتار ياد بگيرد.
عباسي در پاسخ به اين که چرا اين روزها بيشتر به ساخت هارپ روي آورده و کمتر تار ميسازد گفت: استقبال از تار خيلي کم شده؛ ضمن اين که اين ساز در خارج از ايران، مشتري چنداني ندارد در حاليکه هارپ يک ساز جهاني است. از سوي ديگر در ساخت تار از چوب توت استفاده ميشود که به خاطر وجود آرسنيک، حساسيتزاست و مرا به سرفه و عطسه شديد مياندازد.
عبدالله عباسي که خود، سالها شاگرد هوشنگ ظريف بوده و نواختن تار را از او آموخته با اشاره به اينکه الزامي ندارد که همه سازندگان، نوازنده ساز هم باشند گفت: لزومي ندارد سازنده تار، نوازنده آن هم باشد اما آشنايي با ريتم و داشتن گوش موسيقايي ضروري است و اين امکان را فراهم ميآورد تا ساز بهتر و خوشصداتري ساخته شود.در ادبيات پارسي بسيار از اين ساز ياد شدهاست و سياره? زهره را چنگزن دانستهاند. در مُهري گِلين که در بين سالهاي 1961 تا 1966 ميلادي توسط دو باستان شناس از دانشگاه شيکاگو به نامهاي پيناس دلوگاس(pinhas delougaz) و هلن کانتور(Helene Kantor) در تپه چغاميش خوزستان يافته شد و مربوط به هزاره? چهارم قبل از ميلاد و دوران ايلاميان ميباشد يک نوازنده? چنگ منحني را نشان ميدهد. اين چنگ 6 رشته دارد.
در دوره? ساساني هنر موسيقي نيز در اثر تشويق شاهان رونقي به سزا يافت. در دوره? اردشير موسيقي دانان طبقه? جداگانهاي را تشکيل داده و به مقام ويژهاي نايل شده بودند. در دوره? خسرو پرويز موسيقي پيش رفت بسيار کرد. از نوشتههاي شاهنامه فردوسي و خسرو شيرين نظامي برمي آيد که «باربد» بزرگترين موسيقي دان اين زمان بودهاست. (وي را مبتکر 360 لحن موسيقي ميدانند) از ديگر موسيقي دانان اين دوره ميتوان نکيسا، بامشاد، رامتين و آزادوار چنگي را نام برد.
در دوره? ساساني 72 نغمه از نغمههاي موسيقي رواج داشتهاست. از آن جمله:
«پاليزبان»، «سبزه»، «باغ سياوشان»، «راه گل»، «شادباد»، «تخت درويش»، «گنج سوخته»، «تخت تاقديس»، «چکاوک»، «خسرواني»، «نوروز»، «جامه دران»، «نهفت»، «گلزار»، «گل نوش» و «زيرافکن» که هنوز برخي از اين اصطلاحها در موسيقي امروز ما رايج است.
اين نغمهها از سده? چهارم به بعد بيشتر ميشود. در زمان ساسانيان براي اوستا، کتاب مقدس زردشتيان تفسيري به نام «زند» نوشتند و آن را هنگام مناجات با لحن موسيقي خواندند. شايد بتوان گفت نخستين ارتباط شعر و موسيقي ما از همينجا سرچشمه گرفته باشد. چنانچه حافظ آن را مطلع يکي از غزلهاي معروف خود قرار داده است:
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوي
چنگ امروزی دارای سه قسمت متمایزمیباشد :
گردن ، ستون و جعبه طنینی است . زه ها از گردن ساز به موازات ستون ممتد و به جعبه طنینی متصل است . چنگ را با فشار دادن کف دست بر روی سیم و یا لمس کردن ویا چنگ زدن به زه های آن به صدا در می آورد .
:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0